همیشه....
 
ziba

به نام خالق زیباییها

 
 

همیشه....
ارسال شده در چهار شنبه 4 بهمن 1391برچسب:, - 9:4

خبرگزاری فارس: تصویر ذهنی از خدا و خاستگاه آن

“مصاحبه با خدا”

خدا از من پرسيد: دوست داري با من مصاحبه كني؟

پاسخ دادم: اگر شما وقت داشته باشيد.

خدا لبخندي زد و پاسخ داد: زمان من ابديت است، چه سؤالاتي در ذهن داري كه دوست داري از من بپرسي؟

من سؤال كردم: چه چيزي درآدمها شما را بيشتر متعجب مي كند؟

خدا جواب داد:

- اينكه از دوران كودكي خود خسته مي شوند و عجله دارند كه زودتر بزرگ شوند و دوباره آرزوي اين را دارند كه روزي بچه شوند.

- اينكه سلامتي خود را به خاطر بدست آوردن پول از دست مي دهند و سپس پول خود را خرج مي كنند تا سلامتي از دست رفته را دوباره باز يابند.

-اينكه با نگراني به آينده فكر مي كنند و حال خود را فراموش مي كنند به گونه اي كه نه در حال و نه در آينده زندگي مي كنند.

- اينكه به گونه اي زندگي مي كنند كه گويي هرگز نخواهند مرد و به گونه اي مي ميرند كه گويي هرگز نزيسته اند.

دست خدا دست مرا در بر گرفت و مدتي به سكوت گذشت...

سپس من سؤال كردم: به عنوان پرودگار، دوست داري كه بندگانت چه درسهايي در زندگي بياموزند؟

خدا پاسخ داد:

- اينكه ياد بگيرند نمي توانند كسي را وادار كنند تا بدانها عشق بورزد. تنها كاري كه مي توانند انجام دهند اين است كه اجازه دهند خود مورد عشق ورزيدن واقع شوند.

- اينكه ياد بگيرند كه خوب نيست خودشان را با ديگران مقايسه كنند.

- اينكه بخشش را با تمرين بخشيدن ياد بگيرند.

- اينكه رنجش خاطر عزيزانشان تنها چند لحظه زمان مي برد ولي ممكن است ساليان سال زمان لازم باشد تا اين زخمها التيام يابند.

- ياد بگيرند كه فرد غني كسي نيست كه بيشترين ها را دارد بلكه كسي است كه نيازمند كمترين ها است.

- اينكه ياد بگيرند كساني هستند كه آنها را مشتاقانه دوست دارند اما هنوز نمي دانند كه چگونه احساساتشان را بيان كنند يا نشان دهند.

- اينكه ياد بگيرند دو نفر مي توانند به يك چيز نگاه كنند و آن را متفاوت ببينند.

- اينكه ياد بگيرند كافي نيست همديگر را ببخشند بلكه بايد خود را نيز ببخشند.

با افتادگي خطاب به خدا گفتم: از وقتي كه به من داديد سپاسگزارم، چيز ديگري هم هست كه دوست داشته باشيد آنها بدانند؟

خدا لبخندي زد و گفت:

فقط اينكه بدانند من اينجا هستم... "هميشه"



نظرات شما عزیزان:

مریم
ساعت11:47---5 بهمن 1391
خدایا؛

دلم مرهمی می خواهداز جنس خودت

نزدیک

بی خطر

بخشنده

بی منت!!


حامد
ساعت23:18---4 بهمن 1391
با سلام وب زیبایی دارید
اگر تمایل به تبادل لینک اتوماتیک هستید اول لینک های زیر را در وب خود ثبت کرده و بعد با استفاده از گام دوم اقدام به ثبت لینک خود نمایید
گام اول: لینک ما را در وب سایت تان قرار دهید
آدرس وب سایت: http://www.agahi7.ir

عنوان وب سایت: درج آگهی رایگان
شرح وب سایت: آگهی هفت:درج اگهی رایگان
آدرس وب سایت: http://www.salimhost.com

عنوان وب سایت: سلیم هاست
شرح وب سایت: ارائه خدمات میزبانی وب و ثبت انلاین دامنه
و گام دوم به آدرسهای زیر رفته و لینک خود را ثبت کنید
http://links.salimhost.com/
http://www.links.agahi7.ir/



ساقی
ساعت22:20---4 بهمن 1391
کوه پرسید ز رود ، زیر این سقف کبود
راز ماندن در چیست؟ گفت : در رفتن من
کوه پرسید و من؟ گفت : در ماندن تو
بلبلی گفت : و من ؟
خنده ای کرد و گفت : در غزلخوانی تو
آه از آن ابادی که در آن کوه رود
رود ، مرداب شود ، و در آن بلبل سر گشته سرش را به گریبان ببرد
و نخواند دیگر
من و تو بلبل و کوه و رودیم
راز ماندن جز
در خواندن من ، ماندن تو ، رفتن یاران سفر کرده ی مان نیست
بدان !


ساقی
ساعت22:19---4 بهمن 1391
خدایا مرا ببخش بخاطر تمام درهایی که کوبیدم و خانه تو نبود.

گهروند
ساعت12:04---4 بهمن 1391
سلام.ممنون که بهم سر زدی.از نوشته هات معلومه خیلی داغونی.امید وارم همون خدا که باهاش مصاحبه کردی بهت صبر بده

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:


نويسنده nasim